خدایا...به تو پناه می برم از سنگهایی که شیشه قلبم را می شکنداز این همه سکوت و وهم ، از کوه درد و اندوه روییده بر شانه هایم
خدایا...خوب می دانی که من هرشب با اشک چشمانم غسل می کنمدر بستری از اندوه و غم می خوابم و آرام آرامتورا فریاد می زنمپس ای یکتای بی همتا مرا دریاب