Susa Web Tools
فرزند ایران - ای خطه ایران عزیزم وطن من
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

+ یاد یار

حاجب بروجردی قصیده ای زیبا در مدح امیر المومنین، علی (ع) سرودند که شاه بیت آن این بود:


حاجب اگر محاسبه حشر با علیست
من ضامنم که هر چه بخواهی گناه کن!


همان شب در عالم رویا مولا علی بن ابیطالب (ع) به خواب ایشان آمده و فرمودند:
ای حاجب ! هم بیت اول تو و هم بیت دوم تو ایراد دارد .
 حاجب عرض می کند:
یا مولا شعر برای شما و در مدح شماست!
حضرت علی(ع) می فرماید پس بیت شعرت را این گونه بنویس:

حاجب یقین محاسبه حشر با علیست
شرم از رخ علی کن و کمتر گناه کن
****************************************

ایوان نجف عجب صفایی دارد


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 1:30 عصر ; چهارشنبه 93/2/24
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

ایراد از من است می دانم...
دیگر زندگی کافیست...
باید مرگ را تجربه کرد...
کاش می شد آن لحظه که دلم از آدم ها گرفته است
و چشم هایم بارانی ست
خدا از آسمان پایین بیاید
و آرام در گوشم زمزمه کند :
بیا برویم اینجا آدم ها اذیتت میکنند...


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 2:25 عصر ; جمعه 91/12/11
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

بی قرار توام و در دل تنگــــم گلــه هـــاست    

آه !بیتاب شدن عـــــادت کم حوصله هاست

مــثل عکــس رخ مهـــتاب که افتــاده در آب 

دردلم هستی و بین من و تو فاصله هاست



کاری از : فرزند ایران ; ساعت 11:15 صبح ; سه شنبه 91/8/23
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

پر شد آئینه از گل چینـــــــی
آه از این جلــــوه­ های تزئینی
گفته بودی چگــــونه می­گــریم
به همین سادگی که می­بینی
سکه­ ی زندگـــــی دو رو دارد
گاه غمگین و گاه غمگــــینی
شاخه­ های همیشه بالائــی
ریشه­ های همیشه پائینـــی
عاقــــبت میهمان یک نفــریم
مـــرگ با طعم تلخ شیرینــی



کاری از : فرزند ایران ; ساعت 7:51 عصر ; شنبه 91/6/25
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

           سجاده ام کجاست؟
میخواهم از همیشه این اضطراب برخیزم
      این دل گرفتگی مداوم شاید
         تاثیر سایه من است
     که این سان گستاخ و سنگوار
      بین خدا و دلم ایستاده ام
         سجاده ام کجاست؟


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 10:16 صبح ; یکشنبه 91/6/12
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ بزرگ مرد کوچک...

پسر بجه ای وارد بستنی فروشی شد و پشت
میزی نشست . پیشخدمت یک لیوان آب برایش
آورد . پسر بچه پرسید: بستنی میوه ای چند است؟
پیشخدمت پاسخ داد: 50 سنت. پسر بچه دستش

را در جیبش برد و شروع به شمردن کرد. بعد پرسید :
بستنی ساده چند است؟ پیشخدمت که کمی معطل شده
بود با عصبانیت پاسخ داد : 35 سنت. پسر دوباره
سکه هایش را شمرد و گفت:لطفا یک بستنی ساده بیاورید.
پیشخدمت بستنی را آورد و به دنبال کار خود رفت.
پسرک نیز پس از خوردن بستنی پول را به
صندوق پرداخت و رفت. وقتی پیشخدمت بازگشت
از  آنچه دید شوکه شد . پسرک 15 سنت روی میز
گذاشته بود و روی دستمال کاغذی نوشته بود :
انعام برای پیشخدمت عزیز!


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 6:39 عصر ; یکشنبه 91/5/29
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

قوانین علم را به هم زده ای
نبودنت اینجا وزن دارد
تهی...
اما...
سنگــین


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 6:45 عصر ; دوشنبه 91/5/23
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

چه مهمانان بی دردسری هستند مردگان
   نه به دستی ظرفی راچرک میکنند
        نه به حرفی دلی را آلوده
          تنها به شمعی قانعند
           و اندکی سکوت...


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 12:34 صبح ; جمعه 91/5/20
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک


+ خدایا...

کم باش اما اصلا نگران گم شدنت نباش
او که اگر کم باشی گم ات میکند
همانی است که اگر زیاد باشی حیفت میکند


کاری از : فرزند ایران ; ساعت 11:9 صبح ; یکشنبه 91/5/8
تگ ها:
    دم اونایی که نظر میدن گرم()   لینک